محدودیت جریان خون (BFR) یک روش تمرینی است که در آن جریان خون شریانی به طور جزئی محدود شده و جریان خون وریدی در عضلات در حال فعالیت به طور کامل مسدود میشود (اسکات و همکاران، ۲۰۱۵). انجام تمرین با کاهش جریان خون، که از طریق محدودیت عروق نزدیک به عضله به دست میآید، به دکتر یوشیاکی ساتو در ژاپن بازمیگردد، جایی که این روش به عنوان "تمرین کاتسو" شناخته میشد، به معنای "تمرین با فشار اضافی". امروزه تمرین کاتسو در سراسر جهان انجام میشود و بیشتر به نام "تمرین BFR" شناخته شده و با استفاده از سیستم تورنیکت بادی انجام میشود (ورنبوم و همکاران، ۲۰۰۸؛ لونکه و همکاران، ۲۰۱۲د).
تکنیک محدودیت جریان خون (BFR) در عضله با استفاده از سیستم تورنیکت بادی شامل اعمال فشار خارجی، معمولاً با استفاده از کاف تورنیکت، به ناحیه پروگزیمال (نزدیک به تنه) اندامهای فوقانی و/یا تحتانی است. هنگامی که کاف باد میشود، فشردهسازی مکانیکی تدریجی عروق زیر کاف رخ میدهد که منجر به محدودیت جزئی جریان خون شریانی به ساختارهای distal (دورتر از کاف) میشود، اما به طور شدیدتری بر جریان خروجی وریدی از زیر کاف تأثیر میگذارد و پیشنهاد شده است که بازگشت وریدی را نیز مختل میکند. فشردهسازی عروق نزدیک به عضله اسکلتی باعث کمبود عرضه اکسیژن (هیپوکسی) در بافت عضلانی میشود (مانینی و کلارک، ۲۰۰۹؛ لارکین و همکاران، ۲۰۱۲). علاوه بر این، کاهش جریان خون وریدی منجر به تجمع خون در مویرگهای اندامهای مسدود شده میشود که اغلب با اریتم قابل مشاهده (قرمزی پوست) نشان داده میشود. میزان تجمع خون ممکن است تحت تأثیر مقدار فشار اعمالشده قرار گیرد. علاوه بر این، هنگامی که انقباضات عضلانی در شرایط BFR انجام میشود، فشار داخل عضلانی زیر کاف افزایش مییابد (کاسین و همکاران، ۲۰۱۵) که جریان خون را بیشتر مختل میکند.
در حالی که تعداد گروههای تحقیقاتی و مطالعات بررسیکننده BFR افزایش یافته است، تعداد پزشکان و متخصصانی که از این روش تمرینی استفاده میکنند نیز بیشتر شده است (پترسون و همکاران، ۲۰۱۷). این موضوع مثبت است، اما شواهد ارائهشده توسط پترسون و همکاران (۲۰۱۷) نشان میدهد که پزشکان در مورد نحوه استفاده و اعمال BFR مطابق با استانداردهای مبتنی بر تحقیقات کنونی اطلاعات کافی ندارند.
تمرین با محدودیت جریان خون (BFR-RE)
افزایش در هیپرتروفی عضلانی (رشد عضله) و قدرت با تمرین BFR-RE به طور گستردهای مستند شده است. در سالهای اخیر، چندین مرور سیستماتیک و متاآنالیز نشان دادهاند که BFR-RE به طور مؤثری قدرت و/یا هیپرتروفی عضله اسکلتی را در جمعیتهای سالم جوان (لونکه و همکاران، ۲۰۱۲د؛ اسلیز و همکاران، ۲۰۱۶؛ لیکساندرائو و همکاران، ۲۰۱۸) و مسنتر (سنتنر و همکاران، ۲۰۱۸الف؛ لیکساندرائو و همکاران، ۲۰۱۸) و همچنین در جمعیتهایی با محدودیت بار که نیاز به توانبخشی دارند (هیوز و همکاران، ۲۰۱۷) افزایش میدهد.
به خوبی مستند شده است که هیپرتروفی عضلانی و سازگاریهای قدرت با BFR-RE به طور قابلتوجهی بیشتر از تمرین مقاومتی با بار کم (LL-RE) به تنهایی در اکثر مطالعات (تاکارادا و همکاران، ۲۰۰۲، ۲۰۰۴؛ آبه و همکاران، ۲۰۰۵الف، ب، ج؛ یاسودا و همکاران، ۲۰۰۵) اما نه در همه مطالعات (فاروپ و همکاران، ۲۰۱۵) است. چنین سازگاریهایی تنها پس از ۱ تا ۳ هفته مشاهده شدهاند.
محدودیت جریان خون (BFR) در طول تمرین مقاومتی ارادی (BFR-RE) و تمرین هوازی (BFR-AE) و همچنین به صورت غیرفعال بدون تمرین (P-BFR) اعمال میشود.
به عنوان مثال، بارهای سبکتر استفادهشده در تمرین با محدودیت جریان خون (BFR-RE) نسبت به تمرین مقاومتی با بار بالا (HL-RE) نیاز به زمان ریکاوری کمتری دارند و به دلیل این تقاضاهای مکانیکی کمتر، امکان فرکانس تمرینی بالاتری را فراهم میکنند.
فشار انسداد شریانی (AOP) به مجموعهای از ویژگیهای فردی اندام، از جمله شکل، عرض و طول تورنیکت، اندازه اندام یا فشار خون فرد بستگی دارد (لونکه و همکاران، ۲۰۱۲ب، ۲۰۱۵؛ جسی و همکاران، ۲۰۱۶؛ مکایون و همکاران، ۲۰۱۸). اندام بزرگتر به فشار کاف بیشتری برای محدودیت کامل جریان خون شریانی نیاز دارد و این موضوع برای طیف وسیعی از عرضهای کاف صادق است (لونکه و همکاران، ۲۰۱۲ب). برخی محققان پیشنهاد کردهاند که فشار میتواند نسبت به فرد، عرض کاف و جنس کاف با تنظیم فشار نسبت به فشار انسداد شریانی کاف مورد استفاده در طول تمرین (% AOP) تعیین شود.
بنابراین، توصیه میشود که فشار در طول تمرین BFR بر اساس اندازهگیری AOP تنظیم شود، با فشارهایی در محدوده ۴۰ تا ۸۰٪ AOP که شواهد اثربخشی آنها را تأیید میکند.
با توجه به این یافتهها، به نظر میرسد جنس کاف تأثیری بر نتایج تمرین با محدودیت جریان خون (BFR-RE) ندارد.
حجم، دورههای استراحت، مدت زمان و فرکانس
بار تمرینی
پیشنهاد میکنیم که بارهای تمرینی بین ۲۰ تا ۴۰ درصد ۱ RM استفاده شود، زیرا این محدوده بار به طور مداوم با ترکیب BFR سازگاریهای عضلانی ایجاد کرده است.
حجم
در مطالعات مربوط به تمرین با محدودیت جریان خون (BFR-RE)، یک طرح رایج و پراستفاده برای ستها و تکرارها وجود دارد که شامل ۷۵ تکرار در چهار ست تمرینی است، با ۳۰ تکرار در ست اول و ۱۵ تکرار در هر یک از ستهای بعدی (یاسودا و همکاران، ۲۰۰۶، ۲۰۱۰الف، ب، ۲۰۱۱الف، ب، ۲۰۱۲؛ مادارامه و همکاران، ۲۰۰۸؛ روسو و همکاران، ۲۰۱۲؛ اوزاکی و همکاران، ۲۰۱۳؛ لونکه و همکاران، ۲۰۱۶؛ می و همکاران، ۲۰۱۷).
بنابراین، پیشنهاد میشود که ۷۵ تکرار در چهار ست (۳۰، ۱۵، ۱۵، ۱۵) حجم کافی برای ایجاد سازگاری در اکثر افراد باشد. تمرین تا نارسایی نیز گزینه دیگری برای ایجاد سازگاری است، اما ممکن است همیشه لازم نباشد.
دورههای استراحت
بطور معمول محدودیت جریان خون در طول این دوره حفظ میشود. برای مثال، لونکه و همکاران (۲۰۱۲د) در یک متاآنالیز نشان دادند که سازگاریهای قدرتی با دورههای استراحت بین ست ۳۰ و ۶۰ ثانیهای حاصل شده است.
توصیه میکنیم دورههای استراحت بین ۳۰ تا ۶۰ ثانیه باشد، با این حال، BFR متناوب ممکن است تورم/استرس متابولیکی را در مقایسه با BFR مداوم کاهش دهد، که میتواند استرس لازم برای سازگاری را محدود کند.
فرکانس
افزایش در هیپرتروفی و قدرت عضلانی با تمرین BFR-RE دو بار در هفته گزارش شده است (تاکارادا و همکاران، ۲۰۰۰ب، ۲۰۰۲؛ لورنتینو و همکاران، ۲۰۰۸؛ مادارامه و همکاران، ۲۰۰۸)، و یک مرور اخیر تأکید کرده است که ۲ تا ۳ جلسه BFR-RE در هفته با اضافهبار پیشرونده برای بهبود قدرت و سازگاریهای هیپرتروفی کافی است (اسکات و همکاران، ۲۰۱۵). برخی تحقیقات BFR از تمرین دو بار در روز استفاده کردهاند (آبه و همکاران، ۲۰۰۵ب؛ یاسودا و همکاران، ۲۰۰۵، ۲۰۱۰ب؛ نیلسن و همکاران، ۲۰۱۲)، که ممکن است برای تسریع بهبودی در محیطهای توانبخشی بالینی استفاده شود (اوحتا و همکاران، ۲۰۰۳؛ لادلو و همکاران، ۲۰۱۸).
در نتیجه، رویکردهای با فرکانس بالا (۱ تا ۲ بار در روز) ممکن است برای دورههای کوتاه (۱ تا ۳ هفته) استفاده شوند، اما در برنامهریزیهای عادی، ۲ تا ۳ جلسه در هفته ایدهآل است.
مدت زمان برنامههای تمرینی
در مورد مدت زمان برنامههای تمرین با محدودیت جریان خون (BFR-RE)، هیپرتروفی عضلانی و سازگاریهای قدرتی در بازههای زمانی کوتاه، مانند ۱ تا ۳ هفته، مشاهده شده است (آبه و همکاران، ۲۰۰۵ب، ج؛ یاسودا و همکاران، ۲۰۰۵؛ فوجیتا و همکاران، ۲۰۰۸؛ نیلسن و همکاران، ۲۰۱۲). با این حال، اکثر مطالعات هیپرتروفی عضلانی و سازگاریهای قدرتی را در بازههای زمانی بیش از ۳ هفته بررسی کردهاند (بورگومستر و همکاران، ۲۰۰۳؛ مور و همکاران، ۲۰۰۴؛ آبه و همکاران، ۲۰۰۶؛ ایدا و همکاران، ۲۰۱۱؛ نیلسن و همکاران، ۲۰۱۲؛ یاسودا و همکاران).
نویسندگان : دکتر امین نوروزی فشخامی
مریم محمدی( کارشناس ارشد فیزیوتراپی ورزرشی )